روانشناسی.علوم تربیتی
نظرات و مقالات روانشناختی وتربیتی
یک شنبه 9 فروردين 1394برچسب:سهراب,سهراب سپهری, :: 10:51 :: نويسنده : عباس نجفی

نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی ...

به حباب نگران لب یک رود قسم ،
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد ...
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ...

لحظه ها عریانند ،
به تن لحظه ی خود ،
جامه ی اندوه مپوشان ... هرگـز

جمعه 5 دی 1393برچسب:سهراب,سهراب سپهری, :: 12:3 :: نويسنده : عباس نجفی

باید کتاب را بست
باید بلند شد
در امتداد وقت قدم زد،

گل را نگاه کرد،
ابهام را شنید
باید دوید تا ته بودن
باید به بوی خاک فنا رفت
باید به ملتقای درخت و خدا رسید

باید نشست 
...نزدیک انبساط جایی میان بیخودی و کشف

 

برگردان: گرداننده برگه

سهراب سپهری

سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:سهراب,سهراب سپهری, :: 15:42 :: نويسنده : عباس نجفی

روزی خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد.
در رگ ها ، نور خواهم ریخت .
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم ، سیب سرخ خورشید.

خواهم آمد ، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را ، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید.
کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد ، کوچه ها را خواهم گشت . جار 
خواهم زد: ای شبنم ، شبنم ، شبنم.
رهگذاری خواهد گفت : راستی را ، شب تاریکی است، 
کهکشانی خواهم دادش .
روی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت.

هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید.
هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند.
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را ، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ، سایه ها را با آب ، شاخه ها را با باد.
و بهم خواهم پیوست ، خواب کودک را با زمزمه زنجره ها.

بادبادک ها ، به هوا خواهم برد.
گلدان ها ، آب خواهم داد.

خواهم آمد ، پیش اسبان ، گاوان ، علف سبز نوازش 
خواهم ریخت.
مادیانی تشنه ، سطل شبنم را خواهد آورد.
خر فرتوتی در راه ، من مگس هایش را خواهم زد.

خواهم آمد سر هر دیواری ، میخکی خواهم کاشت.
پای هر پنجره ای ، شعری خواهم خواند.
هر کلاغی را ، کاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک !
آشتی خواهم داد .
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.

سهراب سپهرى

هشت كتاب - دفتر: حجم سبز - شعر: و پيامى در راه

جمعه 7 شهريور 1393برچسب:سهراب,سهراب سپهری, :: 1:27 :: نويسنده : عباس نجفی

کجا نشان قدم ناتمام خواهد ماند؟
و بند کفش به انگشت های نرم فراغت 
گشوده خواهد شد؟
کجاست جای رسیدن
و پهن کردن یک فرش
و بی خیال نشستن 
و گوش دادن به صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور؟

سهراب سپهرى / مسافر

شنبه 20 ارديبهشت 1393برچسب:دل نوشته,سهراب,سپهری, :: 20:19 :: نويسنده : عباس نجفی

بخشی از یاداشتهای شخصی سهراب درباره دوران جوانی:

«تنهایی من عاشقانه بود. نقاشی عبادت من بود. من شوریده بودم و شوریدگی ام تکنیک نداشت.
روی بام کاهگلی می نشستم. و آمیختگی غروب را با sensuality بامهای گنبدی شهر تماشا می کردم. بسادگی مجذوب می شدم. و در این شیفتگی ها خشونت خط نبود. برق فلز نبود. درام اندامهای انسان نبود. نقاشی من فساد میوه را از خود می راند. ثقل سنگ را می گرفت. شاخه نقاشی من دستخوش آفت نبود. آدم نقاشی من عطسه نمی کرد.

راستی چه دیر به ارزش نقصان پی بردم
و اعتبار فساد را در یافتم

زندگی من آرام می گذشت. اتفاقی نمی افتاد. دگرگونی های من پنهانی بود. با دوستان قدیم-یاران دبیرستانی-به شکار می رفتیم. آنقدر زود از خواب پا می شدیم که سپیده دم را در آبادیهای دور تجربه می کردیم. ما فرزندان وسعت ها بودیم. سطوح بزرگ را می ستودیم. در نفس فصل روان می شدیم. شنزار ها فروتنی می آموختند.

جایی که افق بود نمی شد فروتن نبود. زیر آفتاب سوزان می رفتیم. و حرمت خاک از کفش های ما جدایی نداشت.

یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:سهراب,سهراب سپهری, :: 19:27 :: نويسنده : عباس نجفی

// اول ارديبهشت، سالروز هجرتِ شاعرِ نقاش و نقاشِ شاعر، 
سهرابِ هميشه سپهرى
...
روزی خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد
در رگ ها ، نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پُرِ خواب!

سیب آوردم،
سیب سرخ خورشید

خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد، کوچه ها را خواهم گشت
جار خواهم زد: آی شبنم، شبنم، شبنم
رهگذاری خواهد گفت: راستی را، شب تاریکی است، 
کهکشانی خواهم دادش
روی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت

هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید
هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت: کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم کرد

من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید
دل ها را با عشق
سایه ها را با آب
شاخه ها را با باد
و بهم خواهم پیوست،
خواب کودک را با زمزمه ى زنجره ها

بادبادک ها، به هوا خواهم برد
گلدان ها، آب خواهم داد

خواهم آمد، پیش اسبان، گاوان،
علف سبز نوازش خواهم ریخت
مادیانی تشنه ، سطل شبنم را خواهم آورد
خر فرتوتی در راه، من مگس هایش را خواهم زد

خواهم آمد سر هر دیواری ، میخکی خواهم کاشت

پای هر پنجره ای، شعری خواهم خواند
هر کلاغی را، کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک!

آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت

Sohrab Sepehri
دفتر حجم سبز، شعر: و پيامى در راه

چهار شنبه 21 اسفند 1392برچسب:سهراب,سهراب سپهری, :: 22:43 :: نويسنده : عباس نجفی

مانده تا برف زمين آب شود
مانده تا بسته شود اين همه نيلوفر وارونه چتر 

ناتمام است درخت‌
زير برف است تمنای شنا كردن كاغذ در باد 
و فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوك از افق درك حيات‌

مانده تا سينی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عيد 

در هوايی كه نه افزايش يك ساقه طنينی دارد
و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه برف

تشنه زمزمه ام‌
مانده تا مرغ سرچينه هذيانی اسفند صدا بردارد 
پس چه بايد بكنم
من كه در لخت ترين موسم بی چهچه سال 
تشنه زمزمه ام؟

بهتر آن است كه برخيزيم
رنگ را بردارم
روی تنهايی خود نقشه مرغی بكشم...

/هشت کتاب - دفتر: حجم سبز - شعر: پرهای زمزمه

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
پيوندها
  • عمومی
  • تفکر مدرن
  • جی پی اس موتور
  • جی پی اس مخفی خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان روانشناسی.علوم تربیتی و آدرس abbasnajafi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 149
بازدید کل : 19549
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


فونت زيبا ساز